اردیبهشت
بی تو برایم جهنم است
اردیجهنمی که همـیشه پُر از غم است
اینجا
به اوج عشق و علاقه نمیرسی
اینجا حضور خاطرهها
گیج و مبهم است
میترسم از خودم
به خودم طعنه میزنم
ایـن طعـنـهها
بـرای رسیـدن به تو
کم است
هر لحظه
مثل صاعقه در من نشستهای
سیلی دست حادثههامان
چه محکم اسـت
کاری بـه جز شکستن وزن غزل نبود
وقتی کـه زخـم قـافـیـهات
عین مرهم است
اردی بـهـشـت
گفتی و گفتم:
نمیروم
آخر
بهشـت بی تو برایم
جهنم است
چسبی به نام زخم/ چاپ پنجم/ مرحوم سید احمد حسینی/ نشر نیماژ